لورتا نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی نوین برای اختلالات روانی، به ویژه اضطراب و افسردگی، توانسته است با تنظیم امواج مغزی و بهبود عملکرد نواحی مغز مرتبط با هیجان و شناخت، به کاهش علائم این اختلالات کمک کند. علاوه بر این، مکانیسمهای مشابه در این روش میتواند برای درمان دیگر اختلالات روانی نیز، مفید واقع شود. در واقع، استفاده از تکنیک لورتا نوروفیدبک در بیماران الکلی، که اغلب با مشکلات اضطرابی و افسردگی همراه هستند؛ میتواند به تنظیم مجدد فعالیت مغزی و تسهیل فرآیندهای روان شناختی کمک کند. در نتیجه، لورتا نوروفیدبک میتواند به عنوان یک روش تکمیلی در درمان اعتیاد نیز، مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اضطراب و افسردگی از منظر عملکرد مغزی
افسردگی، نقصهای شناختی قابل توجهی را در بیماران ایجاد میکند؛ به عنوان مثال، سرعت پردازش اطلاعات، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، عملکردهای رفتاری، میتوانند در دورههای افسردگی با اختلال مواجه شود. در مطالعات محققان، مشخص شده است که تاثیرات افسردگی در بزرگسالان مسن نسبت به بزرگسالان جوانتر، شدیدتر است؛ به طوری که در افراد با سن بالاتر، علائم افسردگی شدیدتر، با عملکرد حافظه و یادگیری ضعیفتر، همبستگی بیشتری دارد. اضطراب هم تاثیر مخربی بر بخشهای مختلف مغز میگذارد. آمیگدال، بخشی از مغز است؛ که مسئول پردازش ترس و احساسات است.
در شرایط اضطراب، این ناحیه بیش فعال میشود؛ و باعث افزایش واکنشهای ترس و استرس میگردد! همچنین، قشر مغز در ناحیه پیشانی مسئول تفکر منطقی، تصمیم گیری و کنترل احساسات است. اضطراب مزمن، میتواند باعث کاهش عملکرد این بخش شود؛ و منجر به تصمیم گیریهای نادرست و کاهش تمرکز گردد. علاوه بر این، اضطراب منجر به افزایش ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس) در بدن میشود. مقدار زیاد این هورمون در طولانی مدت میتواند به مشکلاتی مانند ضعف حافظه، کاهش انعطاف پذیری شناختی و حتی آسیب به سلولهای مغزی منجر شود.
هیپوکامپ نیز از دیگر مناطق مغز است؛ که نقش بسیار مهمی در حافظه و یادگیری دارد. اضطراب مزمن میتواند باعث کوچک شدن این ناحیه شود؛ که منجر به ضعف حافظه و کاهش توانایی یادگیری میشود. از طرفی، اضطراب باعث تغییر در سطح انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و گابا (GABA) میشود؛ که میتواند منجر به افزایش تحریک پذیری، مشکلات خواب و نوسانات خلقی گردد. افسردگی و اضطراب، هر دو تأثیر قابل توجهی بر عملکرد شناختی و فعالیت مغزی دارند؛ و بروز آنها به چالشهای منحصر به فردی، به ویژه در افراد مسن، منجر میشود. Unique and interactive effect of anxiety and depressive symptoms
لورتا نوروفیدبک چگونه به تعادل امواج مغزی کمک میکند؟
لورتا نوروفیدبک بر روی نواحی خاصی از مغز که در اثر افسردگی و اضطراب، تحلیل رفته و مختل شدهاند؛ یا به صورت غیر قابل کنترلی، بیش فعال شدهاند، تمرکز دارد. با توجه به اینکه در روش لورتا نوروفیدبک نسبت به سایر روشهای نوروفیدبک و بیوفیدبک، از حسگرهای بیشتری استفاده میشود؛ بازخورد دقیقی از فعالیت مغزی ارائه میگردد. در این حالت، امکان مداخلات هدفمند در بخشهایی که برای پردازش اطلاعات، حافظه، تصمیم گیری و یادگیری، حیاتی هستند؛ فراهم میشود.
تکنیک لورتا نوروفیدبک با هدف تعدیل و تنظیم امواج مغزی سریع مانند امواج بتا و آلفا و امواج مغزی کند، یعنی امواج تتا و دلتا، عمل میکند. این تعدیل از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا در افسردگی و اضطراب، فرکانس امواج و مدارهای عصبی، دستخوش تغییر میشوند. این روش درمانی، با نرمال سازی این الگوها، میتواند عملکردهای شناختی مانند زبان، حافظه کاری، توجه یادگیری و تصمیم گیری را بهبود بخشد. علاوه بر این ، لورتا نوروفیدبک با تغییر الکوهای امواج مغزی، نوروپلاستیسیته مغز را تقویت میکند؛ نوروپلاستیسیته، به معنای توانایی مغز در سازگاری و سازماندهی مجدد فعالیتها و تواناییهای مغز است.
بیمارانی که تحت درمان با لورتا نوروفیدبک قرار گرفتهاند، پس از جلسات درمانی، بهبود قابل توجهی در تواناییهای زبانی، حافظه کاری، توجه و تمرکز نشان دادهاند. لورتا نوروفیدبک با تعدیل فعالیت نواحی مهم مغز، نه تنها در درمان اضطراب و افسردگی نقش مؤثری دارد؛ بلکه میتواند در مدیریت سایر اختلالات مرتبط با تنظیم شناختی و هیجانی نیز مفید باشد. از جمله این اختلالات، وسواس فکری است؛ که معمولاً با فعالیت بیش از حد قشر مغز در ناحیه پیشانی و شبکههای درگیر در پردازش تکراری افکار، همراه است. Effect of LORETA Z-score Neurofeedback on Language Working Memory and Attention in People With Aphasia
از این رو، همان طور که این روش در تنظیم الگوهای غیر طبیعی فعالیت مغزی در افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب مؤثر بوده است؛ میتوان از آن در درمان وسواس فکری نیز بهره برد. درمان وسواس فکری با لورتا نوروفیدبک با کاهش فعالیت بیش فعال نواحی مغزی مرتبط با وسواس و بهبود انعطاف پذیری شناختی، میتواند به کاهش افکار مزاحم و بهبود کیفیت زندگی مبتلایان، کمک کند.
مقایسه تأثیر لورتا نوروفیدبک با داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب
لورتا نوروفیدبک | داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب |
لورتا نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی غیر تهاجمی شناخته میشود؛ که بدون نیاز به دارو عمل میکند. | داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب ممکن است عوارض جانبی قابل توجهی داشته باشند؛ از جمله خواب آلودگی، تغییرات وزنی و اختلالات جنسی. این عوارض ممکن است باعث عدم پذیرش بیماران، نسبت به درمان شوند. |
این روش با استفاده از 19 حسگر، توانایی ثبت و تحلیل همزمان امواج مغزی از چندین ناحیه مختلف را دارد. این ویژگی باعث میشود؛ که لورتا نوروفیدبک بتواند مشکلات پیچیدهتری را درمان کند. | معمولاً اثرات مثبت داروهای ضد افسردگی پس از چند هفته مصرف آغاز میشود؛ که ممکن است برای برخی بیماران زمان زیادی باشد. |
تحقیقات نشان دادهاند که نتایج حاصل از درمان با لورتا نوروفیدبک، معمولاً پایدارتر از داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب است. این روش به بیماران کمک میکند تا مهارتهای مقابلهای موثرتری را در طول زمان، یاد بگیرند. | بسیاری از داروها نیاز به مصرف مداوم دارند تا اثر خود را حفظ کنند. با قطع مصرف داروها، ممکن است علائم بیماری برگردند و حتی عود کنند. |
لورتا نوروفیدبک، امکان مشاهده نتایج سریعتری را فراهم میآورد. | |
لورتا نوروفیدبک میتواند به بیماران کمک کند تا بدون نیاز به دارو، کنترل بیشتری بر روی علائم خود داشته باشند. |
مقایسه بین لورتا نوروفیدبک و داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب نشان میدهد؛ که هر دو گزینه، دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. با این حال، لورتا نوروفیدبک به دلیل عدم عوارض جانبی جدی، نتایج پایدارتر و دقت بالا در درمان اختلالات روانی، میتواند گزینهای مؤثرتر برای برخی بیماران باشد. اما توجه کنید که این روش درمانی باید حتما زیر نظر یک متخصص با مهارت در این حوزه انجام گیرد. زیرا همانطور که هر دارویی برای هر بیماری مناسب نیست؛ ممکن است لورتا نوروفیدبک نیز بر روی هر بیماری، پاسخدهی کاملا موثری نداشته باشد. The effects of swLORETA Z-score neurofeedback for patients comorbid with major depressive disorder
لورتا نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی نوین و غیر تهاجمی، توانسته است با تأثیر بر تنظیم امواج مغزی و تقویت نوروپلاستیسیته مغز، نقش مهمی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی ایفا کند. مطالعات علمی حاکی از آن است که این روش میتواند با بازگرداندن تعادل عملکردی نواحی مرتبط با پردازش هیجانی و شناختی، نه تنها علائم این اختلالات را کاهش دهد؛ بلکه عملکرد کلی ذهنی و کیفیت زندگی بیماران را نیز بهبود بخشد.
با توجه به اثرات پایدار و حداقل عوارض جانبی، لورتا نوروفیدبک میتواند به عنوان یک گزینه درمانی مؤثر در کنار سایر رویکردهای روان شناختی و دارویی مورد استفاده قرار گیرد. پژوهشهای آینده میتوانند با بررسی دقیقتر مکانیسمهای اثر گذاری این روش و تعیین پروتکلهای بهینه درمانی، زمینه را برای کاربرد گستردهتر آن در درمان اختلالات روانی فراهم کنند.