لورتا نوروفیدبک با تمرکز بر تنظیم فعالیتهای مغزی و بهبود عملکرد نواحی خاص مغز، نه تنها در درمان اعتیاد، بلکه در بسیاری از اختلالات روان شناختی دیگر نیز، کاربرد دارد؛ این روش به واسطه توانایی در هدف قرار دادن نواحی مرتبط با کنترل رفتار و تصمیم گیری، میتواند در کاهش علائم اختلالات پیچیده مانند وسواس فکری نیز مؤثر باشد! شباهت مکانیسمهای مؤثر در درمان اعتیاد و درمان وسواس فکری با لورتا نوروفیدبک، بیانگر پتانسیل گسترده این روش در بازتوانی شناختی و رفتاری است.
تاثیر اعتیاد به مواد مخدر روی مغز
مصرف مواد مخدر، عملکرد سلولهای مغز را مختل کرده، و نحوه ارسال، دریافت و پردازش سیگنالهای مغزی را تغییر میدهد؛ علاوه بر این، احساسات، ادراکات، فرآیند فکر کردن، تصمیم گیری و رفتار در افراد معتاد، تغییر میکند. همچنین، مصرف مواد تاثیرات نامطلوبی در سیستم عصبی مرکزی میگذارد؛ و موجب بروز سردرد، سکته، تشنج، اختلالات شناختی مانند اختلال در حافظه و همچنین، از بین رفتن توانایی قضاوت در فرد میشود. جالب است بدانید، با گذشت زمان، مصرف مواد میتواند حتی مغز را به گونهای تغییر دهد که به توسعه اعتیاد کمک کند؛ و حفظ اجتناب از مصرف مواد افیونی را چالش برانگیزتر کند.
علاوه بر این، اعتیاد به برخی از انواع مواد مخدر، میتواند به بیماریهای روانی خطرناک حاد یا مزمن منجر شود؛ مثلا مصرف کوکائین، منجر به ایجاد بیماری پارانویید میشود. یا مثلا اثرات بلند مدت مصرف مت آمفتامین (شیشه) میتواند شامل بروز روان پریشی، توهمات بینایی، شنوایی و حتی بویایی، پارانوییا و فعالیتهای حرکتی تکراری، همراه با افزایش حواس پرتی، رفتارهای تهاجمی و خشونت آمیز و همچنین، وسواس فکری و وسواس شستشو باشد. اثرات منفی مصرف ماری جوانا (گراس یا علف) میتواند شامل بروز افسردگی، اضطراب و هذیان همراه با نقصهای توجه، اختلال در حافظه و درک زمان باشد.
البته، شدت و مدت زمان هر کدام از تغییراتی که در مغز رخ میدهد؛ به طور قابل توجهی متفاوت است! در حالی که برخی اثرات ممکن است مداوم یا حتی دائمی باشند؛ دیگر اثرات ممکن است پس از یک دوره خودداری و مراقبتهای پزشکی مناسب بهبود یابند. همچنین، برخی تغییرات با قطع مصرف مواد مخدر، به سرعت از بین میروند. How Do Drugs and Alcohol Affect the Brain and Central Nervous System?
آیا لورتا نوروفیدبک برای درمان اعتیاد موثر است؟
تحقیقات بسیار زیادی جهت بررسی اثر بخشی لورتا نوروفیدبک برای درمان اعتیاد، انجام شده است؛ مطالعهای که اخیرا انجام شده، به مقایسه اثر بخشی لورتا نوروفیدبک و درمانهای سنتی اعتیاد میپردازد. نتایج نشان داد که هم درمان با لورتا نوروفیدبک و هم درمان با روشهای سنتی، میتوانند تمایل به مصرف را در افراد معتاد کاهش دهند. اما لورتا نوروفیدبک، اثربخشتر از درمانهای سنتی در کاهش تمایل به مصرف، عمل کرده؛ و همچنین، باعث بهبود تمرکز و کیفیت زندگی بیماران شد.
این یافتهها، بر پتانسیل درمانهای نوین و غیر دارویی، برای ایجاد بهبودی پایدارتر و موثرتر در اعتیاد، تاکید میکنند؛ همچنین، در این مطالعه، یک ماه بعد از پایان دوره درمان، بیماران جهت شناسایی عود مجدد تمایل به مصرف مواد، بررسی شدند. گروهی که تحت درمان با لورتا نوروفیدبک بود؛ اثر بخشی بالاتری در کاهش تمایل به مواد نشان دادند. Comparing LORETA Z Score Neurofeedback and Cognitive Rehabilitation
در تحقیقی دیگر، یک زن 28 ساله که سه سال از مصرف مواد مخدر خودداری کرده بود؛ مورد بررسی قرار گرفت. این زن، 25 جلسه تحت درمان با لورتا نوروفیدبک قرار گرفت. این درمان، منجر به ایجاد تغییرات قابل توجهی در فرکانسهای مختل شده مغز او در ناحیه هیپوکامپ، آمیگدال و قشر مغز در ناحیه چپ پیشانی او شد. در ادامه، ویژگیها و رفتارهای به جا مانده از اعتیاد در این زن، شروع به تغییر کردند. (PDF) LORETA Neurofeedback for Addiction
لورتا نوروفیدبک با تقویت توانایی مغز در خود تنظیمی و تعادل فعالیتهای الکتریکی، نقش چشمگیری در بهبود علائم اختلالات روانی ایفا میکند؛ به دلیل تأثیر بر نواحی مرتبط با تنظیم هیجانات و کاهش استرس، امروزه در جوامع مدرن، درمان افسردگی و اضطراب با لورتا نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی اثر بخش، معرفی میگردد. تنظیم فعالیت نواحی مغزی مانند قشر مغز در ناحیه پیشانی، عامل بسیار مهمی است؛ که این تکنیک را در درمان طیف گستردهای از مشکلات روان شناختی، قابل استفاده میسازد.
لورتا نوروفیدبک چگونه وابستگیهای عصبی را در مغز افراد معتاد هدف قرار میدهد؟
لورتا نوروفیدبک با استفاده از تکنیک الکتروانسفالوگرافی (EEG یا نوار مغز)، فعالیتهای الکتریکی مغز را به طور دقیقی تحلیل میکند. یکی از اهداف کلیدی لورتا نوروفیدبک، تنظیم و اصلاح چرخه پاداش در مغز است؛ که اغلب، تحت تأثیر مصرف مواد مخدر قرار میگیرد. این روش با تحریک حس لذت و پاداش به شکل طبیعی، تمایل به مصرف مواد را کاهش میدهد. بیماران با تمرین مستمر و دریافت بازخوردهای لحظهای، توانایی خود تنظیمی را بهبود میبخشند. این مهارتها، به مدیریت بهتر احساسات و رفتارها کمک کرده و مسیر بهبودی را تسهیل میکنند. به صورت کلی، در این روش، الگوهای مغزی شناسایی شده؛ و به بیماران کمک میشود تا رفتارهای سالمتر و موثرتری را یاد بگیرند.
در پایان، لورتا نوروفیدبک به عنوان یک روش پیشرفته و نوین در درمان اعتیاد، توانسته است؛ با هدف قرار دادن نواحی کلیدی مغز و تقویت مهارت خود تنظیمی، نتایج امیدوارکنندهای ارائه دهد. این روش با کاهش میل به مصرف مواد و بهبود عملکرد شناختی و هیجانی، مسیری ایمن و مؤثر برای بازتوانی بیماران فراهم میکند. با توجه به تأثیرات مثبت مشاهده شده، لورتا نوروفیدبک نه تنها میتواند بهعنوان یک درمان مکمل در کنار روشهای سنتی مورد استفاده قرار گیرد؛ بلکه پتانسیل گستردهای برای کاربرد در دیگر حوزههای روانشناسی و علوم اعصاب را نیز دارد. پژوهشهای بیشتر در این زمینه، میتواند به شناسایی دقیقتر سازوکارها و ارتقای اثربخشی این روش کمک کند.