نحوه تشخیص اوتیسم با نقشه مغزی (qEEG)
در نقشه برداری از مغز به روش qEEG، فعالیت امواج مغزی اندازه گیری میشود؛ تا مناطقی از مغز که در فعالیت ناهماهنگ هستند، شناسایی شوند. این مناطق ناهماهنگ، با علائم اوتیسم مرتبط بوده و به شناسایی بیماری کمک میکنند. بر اساس مطالعات انجام شده، تفاوتهای مشخصی بین الگوهای مغزی در qEEG افراد مبتلا به اوتیسم و افراد سالم، مشاهده شده است. این تفاوتها به عنوان یک نشانگر اختصاصی بیماری اوتیسم عمل میکنند. در واقع، این تفاوتهای بدست آمده در qEEG، ابزاری قابل اعتماد برای تشخیص اوتیسم هستند؛ که به شناسایی زودتر و دقیقتر این اختلال منجر میشوند. How Does Autism QEEG Brain Mapping Work? | Dr. Roseann
استفاده از qEEG، الگوهای غیر عادی امواج مغزی و مشکلاتی که در اتصال نواحی خاصی از مغز وجود دارد؛ آشکار میسازد. این نواحی خاص که در تهیه qEEG مورد توجه قرار میگیرند؛ بیشتر مرتبط با مناطق توسعه زبان و گفتار و درک نشانههای اجتماعی غیر کلامی، مانند ناحیه پشتی سمت راست مغز هستند. این امر کاهش عملکرد در توسعه زبان را که یکی از مشکلات اصلی در اوتیسم محسوب میشود؛ توضیح میدهد. علاوه بر این، یکی دیگر از ویژگیهای بارز مغز بیمار مبتلا به اوتیسم، وجود سیگنالهای ارتباطی بیش از حد در برخی نواحی مغز است؛ که حساسیتهای رفتاری این افراد را توجیه میکند.
با مشاهده تغییرات خاص در نواحی مختلف مغز مبتلایان به اوتیسم، میتوان به تشخیص دقیقتری از اوتیسم دست یافت. برای مثال، ناحیه پشتی سمت راست مغز، در درک نشانههای اجتماعی غیرکلامی، مانند حالات چهره یا احساسات دیگران، نقش اساسی دارد. در صورتی که در این ناحیه، در نقشه مغزی، اختلالی مشاهده شود؛ یکی از اولویتهای اصلی پزشکان، برای تحلیل شرایط و شدت بیماری، بررسی همه جانبه ناحیه پشتی سمت راست مغز میشود. علاوه بر این، تقویت این ناحیه برای درمان، میتواند تواناییهای اجتماعی و ارتباطی مبتلایان به اوتیسم را بهبود بخشد.
نقشه برداری مغزی یکی از ابزارهای پیشرفتهای است که در تشخیص اختلالات عصبی رشدی مانند اوتیسم مورد استفاده قرار میگیرد. این روش نه تنها برای بررسی الگوهای مغزی اوتیسم، بلکه برای تحلیل سایر اختلالات روان پزشکی مانند نقشه مغزی اسکیزوفرنی نیز کاربرد دارد. با مقایسه نقشه مغزی افراد مبتلا به اوتیسم و اسکیزوفرنی، میتوان به شباهتها و تفاوتهای ساختاری و عملکردی مغز پی برد؛ و مسیرهای درمانی مؤثرتری طراحی کرد.
کاربردهای نقشه مغزی در اوتیسم؛ تشخیص یا درمان؟
تهیه نقشه مغزی، جنبه درمانی ندارد؛ اما بهترین تاثیرات را در روند بهبودی و تصمیمات درمانی به جا میگذارد. در واقع، با تهیه نقشه مغزی، علاوه بر تشخیص دقیق و سریعتر این اختلال، میتوان برنامه درمانی منحصر به فرد و موثرتری را تدوین نمود. همچنین، با گرفتن qEEG و داشتن اطلاعات پایه از وضعیت اختلال اوتیسم بیماران، میتوان با مقایسه نقشههای مغزی، سیر درمان را پیگیری نمود. علاوه بر این، qEEG دادههایی قابل مشاهده، در اختیار پزشکان قرار میدهد؛ که میتواند به اخذ تصمیمات قابل اعتمادتری منجر گردد. Diagnosis of autism through EEG processed by advanced computational algorithms
نقشه برداری مغزی نه تنها در تشخیص، تحلیل و طراحی درمان برای اختلال طیف اوتیسم کاربرد دارد؛ بلکه در بررسی سایر اختلالات عصبی روانی نیز مؤثر است. برای مثال، نقشه مغزی فرد مضطرب میتواند الگوهای خاصی از فعالیت مغزی، مانند افزایش امواج بتا یا کاهش هماهنگی بین نواحی مختلف مغز را نشان دهد. این شباهتها و تفاوتها بین نقشه مغزی افراد مبتلا به اوتیسم و اضطراب، اهمیت این روش را در شناسایی دقیقتر اختلالات و ارائه درمانهای مناسبتر دوچندان میکند.
نقشه مغزی اختلال اوتیسم چه چیزی را نشان میدهد؟
نقشه مغزی که از افراد مبتلا به اوتیسم گرفته شده است، اطلاعات مهمی را در اختیار محققان قرار داده است. در شبکههای مغزی مبتلایان اوتیسم، اختلالاتی وجود دارد؛ که منجر به ناهماهنگی رفتار و عواطف بیماران میشود. این عدم هماهنگی و اختلال در شبکههای مغزی، ممکن است در وظایف ذهنی پیچیده یا کنترل رفتارها و احساسات رخ دهد؛ که توسط تغییر امواج نقشه مغزی، یرای پزشکان متخصص در این حوزه، قابل مشاهده میگردد.
در اختلال اوتیسم، مغز به معنای واقعی کلمه در وضعیت آشفتگی عمل میکند. ارتباطات موثری بین نواحی یا شبکههای مختلف مغز برقرار نمیشود. بنابراین، کودک مبتلا به اوتیسم، حتی در برابر نیازهای عادی نیز احساس فشار و سردرگمی میکند. این ارتباطات ناموثر مغزی، میتواند توسط تغییراتی که در نقشه مغزی این افراد ایجاد میگردد؛ ظهور یافته و تشخیص این اختلال را برای پزشکان تسهیل کند.
تغییرات نقشه مغزی فرد مبتلا به اوتیسم
تغییرات نقشه مغزی در افراد مبتلا به اوتیسم، به طور قابل توجهی با فعالیتهای الکتریکی و ساختاری مغز مرتبط است. qEEG، به تغییرات و اختلالات سلولها و مسیرهای عصبی که از خصوصیات مغز افراد مبتلا به اوتیسم است؛ حساسیت نشان میدهند. همچنین، در کودکان مبتلا به اوتیسم، مغز میتواند فعالیت بیش از حد امواج دلتا را نشان دهد؛ که اغلب با التهاب سلولها و مسیرهای عصبی مرتبط است.
تغییرات الکتریکی
در مناطقی از مغز که مسئولیت پردازش اطلاعات حسی را بر عهده دارند؛ فعالیت امواج آلفا افزایش مییابد. در این حالت، فرد مبتلا به اوتیسم، در پردازش اطلاعات حسی دچار مشکل میشود؛ و در موقعیتهای مختلف، نمیتواند پاسخ مطلوبی ارائه دهد. علاوه بر این، در نواحی از مغز که به پردازش اطلاعات اجتماعی و همچنین عاطفی مربوط میشوند؛ کاهش فعالیت امواج بتا مشاهده میشود. کاهش فعالیت در امواج بتا، منجر به بروز اختلال در برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی میشود. همچنین، یک ناهماهنگی تشدید شونده در فعالیتهای الکتریکی بین دو نیمکره مغز ایجاد میشود؛ که از تغییرات رایج نقشه مغزی این افراد است و به بروز علائم اوتیسم کمک میکند.
تغییرات ساختاری
در نوزادان و کودکان مبتلا به اوتیسم مشاهده شده است که مغز، رشد غیر عادی دارد؛ و سطح قشر مغز در سنین 6 ماهگی تا 1 سالگی، کشیدهتر از حالت عادی میشود. این انبساط مغز، قبل از اینکه علائم اوتیسم به شکل واضحی بروز کنند؛ رخ میدهد. علاوه بر این، تفاوتهای قابل توجهی در ضخامت و شکل فیبرهای متصل کننده نیمکرههای چپ و راست مغز مشاهده میشود. این تغییرات در نقشه مغزی افراد مبتلا به اوتیسم میتواند به شناسایی زود هنگام و دقیقتر این اختلال کمک کند. به همین دلیل، qEEG به یکی از روشهای تشخیصی قابل اعتماد و محبوب در سالهای اخیر تبدیل شده است.
نقشه برداری مغزی بهعنوان یکی از ابزارهای پیشرفته در علوم عصبی، توانسته است افقهای جدیدی را برای درک بهتر و تشخیص دقیقتر اختلال طیف اوتیسم باز کند. این روش، با شناسایی الگوهای غیرعادی در فعالیت و اتصال مغزی، امکان تدوین برنامههای درمانی شخصی سازی شده را فراهم میکند. از آنجا که اوتیسم یک اختلال گسترده و متنوع است، استفاده از روشهایی که بتوانند رفتار را به عملکرد مغزی مرتبط کنند؛ برای ارائه درمانهای مؤثر ضروری است. به کمک نقشه مغزی، میتوان مسیری روشنتر برای بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به اوتیسم و خانوادههای آنها ایجاد کرد؛ و گامی مهم در راستای شناخت عمیقتر مغز انسان برداشت.