افسردگی دوران بارداری یا افسردگی پیش از زایمان یکی از مهمترین تغییراتی است که ممکن است مادران باردار آن را تجربه کنند؛ علائم این افسردگی میتواند شدید یا خفیف باشد. در موارد نادری از افسردگی دوران بارداری دیده شده این افسردگی گاهی سلامت مادر و فرزند را به خطر میاندازد. به جز افسردگی پیش از زایمان یا دوران بارداری دو نوع افسردگی دیگر نیز وجود دارد که به دوران فرزندآوری مادران مربوط است بیبی بلوز (baby blues) و افسردگی پس از زایمان که در ادامه به هر سه نوع افسردگی مربوط به مادران و وران بارداری و زایمان به طور مفصل خواهیم پرداخت.
افسردگی دوران بارداری چیست؟
افسردگی دوران بارداری به معنی دو نوع افسردگی در مادران است که یکی افسردگی پیش از زایمان و دیگری افسردگی پس از زایمان، اشاره دارد؛ افسردگی پریناتال از طیف اختلالات خلقی است که میتواند در دوران بارداری اتفاق بیافتد و زندگی مادر بعد از زایمان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. کلمه پریناتال به زمان پیش از تولد کودک اشاره دارد که ما به عنوان افسردگی دوران بارداری از آن یاد میکنیم. مادران مبتلا به این افسردگی احساس غم و اندوه، اضطراب و خستگی شدیدی را تجربه میکنند که گاهی میتواند انجام کارهای روزمره را برای آنها دشوارتر کند.Postpartum Depression: Causes, Symptoms & Treatment
افسردگی بارداری از کی شروع می شود؟
افسردگی زایمان میتواند در دو دوره یعنی قبل از زایمان (دوران بارداری) و پس از زایمان، در هفتهها و ماههای پس از تولد نوزاد بروز کند؛ اما بیشتر موارد افسردگی بارداری، بین 4 تا 8 هفته (1 الی 2 ماه) بعد از تولد نوزاد آغاز میشود. با این حال، پزشکان توصیه میکنند زنانی که به تازگی زایمان کردهاند، در صورت تجربه احساسات مداوم پوچی، غمگینی یا بیاحساسی به مدت بیش از 2 هفته، برای افسردگی پس از زایمان کمک بگیرند. علاوه بر این، در این زمان، احساس غم شدید، اضطراب و خستگی مفرط توسط مادر تجربه میشود؛ و حتی انجام وظایف روزمره و مراقبت از فرزندش، برایش دشوار میگردد.
افسردگی بارداری تا کی ادامه دارد؟
درصورتی که افسردگی بعد از زایمان درمان نشود؛ ماهها و حتی سالها طول میکشد. محققان بررسی کردهاند، برخی زنان بیشتر از دیگران در معرض خطر افسردگی مداوم پس از زایمان قرار میگیرند؛ با این حال، علائم افسردگی پس از زایمان با گذشت زمان کاهش مییابد. مطالعات نشان میدهد، 38 درصد از زنان مبتلا به افسردگی، پس از زایمان دچار علائم مزمن و افسردگی مستمر میشوند. همچنین، حدود 50 درصد از زنانی که تحت درمانهای پزشکی برای افسردگی بودهاند؛ پس از گذشت بیشتر از یک سال، همچنان علائم افسردگی را تجربه کردهاند.
علاوه بر این، 30 درصد از زنانی که هیچ درمانی دریافت نکرده بودند؛ تا 3 سال بعد از زایمان، همچنان افسردگی داشتند؛ با این حال، همیشه توصیه شده است که در صورت بروز افسردگی بعد از زایمان، برای بهبود و مدیریت بهتر علائم، درمان پزشکی این اختلال آغاز شود؛ تا از بروز عوارض و مشکلات دیگر جلوگیری به عمل آید و کیفیت زندگی مادران در خانواده، ارتقا یابد.
افسردگي بعد از زايمان دوم
افسردگی بعد از زایمان (PPD)، عموما بعد از تولد نوزاد رخ میدهد. با این حال، با این حال، در برخی موارد نمیتوان گفت که این افسردگی تنها مختص مادران زایمان کننده و یا تنها برای زایمان اول است. گاهی مادران پس از زایمان دوم، به افسردگی بعد از زایمان مبتلا میشوند. علاوه بر این، والدینی هستند که با پذیرش کودکی به فرزندخواندگی، دچار علائمی مانند علائم افسردگی پس از زایمان شدهاند.
تغییرات هورمونی، جسمی، احساسی، مالی و اجتماعی که پس از تولد فرزند اتفاق میافتد، میتواند به بروز این علائم منجر شود. درواقع، احساس هیجان، نگرانی یا تردید، پس از تولد فرزند، فارغ از تعداد فرزندان قبلی، طبیعی است. اما اگر این احساسات شدید و مداوم شوند؛ مثلا احساس غم و تنهایی شدید، تغییرات خلقوخو ناگهانی، گریههای مکرر و عدم تمایل به مراقبت از خود یا فرزند بروز کند، فرد به افسردگی بعد از زایمان مبتلا شده باشد. به همه مادران، چه زایمان اول باشد، چه زایمان دوم، سوم یا…، لازم است یادآوری شود؛ اگر دچار افسردگی بعد از زایمان شدند، تنها نیستند و بهتر است تحت حمایت و درمان قرار گیرند.
عوامل تأثیرگذار در ابتلا مادران به افسردگی دوران بارداری
این افسردگی میتواند مادران را فارغ از درنظر گرفتن درآمد، قومیت، فرهنگ و تحصیلات، درگیر کند! اما بهتر است مورد مهمی را در نظر بگیرید: زنان در شکلگیری این افسردگی به هیچ وجه مقصر نیستند. به این معنی که کارهایی که مادران انجام میدهند یا نمیدهند نمیتواند تعیین کند که مادران به این اختلال مبتلا شوند یا خیر؟ افسردگی دوران بارداری مانند سایر اختلالات خلقی علت واحدی ندارد. تحقیقات نشان میدهند این اختلال ناشی از عوامل ژنتیکی و محیطی میتواند باشد شامل:
- استرس و اضطراب از محیط زندگی
- خواستهها و توقعات افراد خانواده یا محل کار از مادران
- تجربیات آسیبهای گذشته
- نیازهای عاطفی و فیزیکی مادران و سایر اعضای خانواده
- درگیریهای درونی
- تغییرات سریع بدن و هورمونها
- و بعد از آن تولد کودک و تغییرات شدید در طاهر و تناسب اندام
- مراقبت از نوزاد و…
علاوه بر اینها زنانی که سابقه اختلالات خلقی شخصی و خانوادگی را داشتهاند بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال قرار میگیرند.
نشانهها و علائم افسردگی دوران بارداری در زنان
در میان نشانهها و علائم افسردگی دوران بارداری، برخی همه آنها را تجربه کرده و برخی ممکن است علائم کمتری را مشاهده کنند. با این وجود شدت علائم نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. علائم شایعتر در بحران افسردگی پریناتال به شرح زیر است:
علائم روانی و عاطفی
- خلق و خوی مداوم غمگین
- احساس پوچی
- اضطراب
- تحریکپذیری بالا
- احساس گناه
- احساس بیارزشی
- ناامیدی و درماندگی
- عزت نفس پایین
- احساس بیکفایتی
- گریه کردن مداوم
- مرگاندیشی یا افکار آسیبزا به خود یا کودک
علائم جسمی
- خستگی و کاهش انرژی
- اخلال در توجه، تمرکز، یادآوری و تصمیمگیری
- اختلالات خواب (بیخوابی یا خواب بیشازحد)
- اشتهای غیرطبیعی یا بیاشتهایی شدید
- درد در ناحیه عضلات، اسپاسم، سردرد و مشکلات گوارشی
علائم رفتاری و اجتماعی
- از دست دادن علاقه به سرگرمیها و فعالیتها
- مشکل در پیوندهای عاطفی (مثلاً با کودک یا شریک زندگی)
- تردید مداوم در مورد تواناییها
- بیقراری و اختلالات در روابط اجتماعی
موارد خاص
- در برخی موارد گزارش وحشتزدگی
- پدران نیز ممکن است در واکنش به شرایط جدید دچار افسردگی شوند.
در هر دو نوع افسردگی (دوران بارداری و پس از زایمان)، بهترین اقدام استفاده از رواندرمانی و دریافت مشاوره و کمک از یک روانشناس حرفهای است.
روشهای مداخله و درمان افسردگی دوران بارداری
درمان این اختلال برای سلامت مادر و کودک بسیار ضروری است زیرا ممکن است اثرات شدید و مهمی از خود به جا بگذارد. بعد از به کارگیری یک درمان مناسب اکثر مادران حال بهتری دارند و علائم بعد از مدت کوتاهی بهبود مییابند. برای درمان افسردگی دوران بارداری اغلب از درمانهایی مانند رواندرمانی یا دارودرمانی و ترکیبی از این دو استفاده میشود. در صورتی که این درمانها نتوانند علائم را کاهش دهند میتوان از درمانهای تحریک الکتریکی مغز یا rTMS استفاده کرد.
یک روانشنان میتواند به خوبی مادران را متوجه وضعیت خود کند تا بهترین درمان را برای خود انتخاب کنند!
- روان درمانی: همچنین رویکردهای مختلفی وجود دارد که پروتکلهای مخصوص خود برای درمان افسردگی دوران بارداری را ارائه میدهند؛ مانند: درمانهای شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، درمانهای بین فردی و… .
- دارودرمانی: افسردگی در دوران بارداری را معمولاً با دارو درمان میکنند که بتوان به سرعت خلق مادر را کنترل کرد. داروهای مخصوصی برای افسردگی در دوران بارداری وجود دارند که بهبود را سرعت میبخشند. با این حال استفاده از این داروها در دوران بارداری و شیردهی باید با مشورت روانپزشک صورت بگیرد.
داروهای روانپزشکی تغییراتی در مغز ایجاد میکنند که باعث کاهش آشفتگی و اضطراب میشود.
عوارض جانبی دارو درمانی برای افسردگی دوران بارداری
اثربخشی دارودرمانی در افسردگی دوران بارداری معمولاً طی ۶ الی ۸ هفته اتفاق میافتد. اغلب مشکلات مانند اشکال در خواب، خلق و خو و اشتها و تمرکز به سرعت بهبود مییابند. مهم این است که پیش از تصمیمگیری به این درمان فرصت داده شود. معمولاً عوارض خاصی بعد از استفاده از داروهای درمان افسردگی دوران بارداری گزارش نشده است؛ اما دوز و مقدار و شکل مصرف و حتی قطع کردن درمان باید حتماً با مشورت پزشک اتفاق بیافتد تا خطری سلامتی مادر و کودک را تهدید نکند.
گاهی بیماران بعد از مصرف داروها و اتفاق افتادن تغییرات مثبت در خلق و خو، خودسرانه داروها را قطع میکنند. در این مواقع اضطراب و افسردگی بر میگردد و اضطراب برای جنین خطرناک میشود؛ قطع دارو به شکل ناگهانی نیز میتواند، علائم ترک را در مادران ایجاد کند.
داروهای ضد افسردگی مجاز در بارداری
برخی داروهای ضد افسردگی در دوران بارداری مجاز هستند؛ با این حال، حتما باید زیر نظر پزشک و با دستور ایشان مصرف شوند. مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، بع علت عوارض کمتر، معمولا در دوران بارداری توصیه میشوند. این دسته دارویی، شامل داروهایی مانند سیتالوپرام، اِسیتالوپرام، سرترالین و فلوکستین میباشد.Antidepressants: Safe during pregnancy? – Mayo Clinic
عوارضی مانند فشار خون بالا یا زایمان زودرس، ممکن است با مصرف این داروها بروز کند؛ اما احتمال آن کم است و در مراقبتهای پیش از بارداری تحت کنترل قرار میگیرد. همچنین، این داروها سبب بروز نقایص مادرزادی نمیشوند. اما طبق تحقیقات، داروی پاروکستین، اگر در سه ماهه اول بارداری مصرف شود، خطر نقص قلبی را در نوزادان افزایش میدهد؛ بنابراین، این دارو اغلب توصیه نمیشود.
علاوه بر این، سایر دستههای دارویی ضد افسردگی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (SNRIs)، که داروهای دولوکستین و ونلافاکسین را شامل میشود؛ در دوران بارداری استفاده میشوند. این داروها، سبب افزایش فشارخون میشوند که در ویزیتهای پیش از زایمان تحت کنترل درمیآید.
داروی بوپروپیون، بعلت افزایش خفیف احتمال سقط جنین یا نقص قلبی، اولین انتخاب برای درمان افسردگی بارداری نیست. اما اگر سایر داروها موثر نباشد، ممکن است بوپروپیون تجویز شود. علاوه بر این، ضد افسردگیهای سه حلقهای مانند نورتریپتیلین و آمیتریپتیلین هم با اینکه انتخاب اول و حتی دوم هم نیستند؛ در صورت عدم اثربخشی سایر داروها، استفاده میشوند.
آیا درمان افسردگی در بارداری با طب سنتی ممکن است؟
در طب سنتی، روشهای درمانی متعددی برای مدیدریت افسردگی بعد از زایمان پیشنهاد میشود. استفاده ترکیبی از روشهای طب سنتی و درمانهای اصلی، زیر نظر پزشک، موفقیت درمان را افزایش میدهد. از جمله روشهای طب سنتی، تغذیه مناسب با مواد مغذی مثل خرما و کاچی است. همچنین، گیاهان دارویی با خاصیت آرامشبخشی، ضد افسردگی و ضد اضطراب، مانند گیاه خار مریم، بابونه، زعفران، اسطوخودوس، علف چای، خشخاش، سنبل الطیب و رازک توصیه میشوند. روشهای دیگر طب سنتی مثل استفاده از طب سوزنی، ماساژ درمانی، رایحه درمانی با استشمام عطر گلهایی مانند گل محمدی و ریحان، برای درمان افسردگی بسیار موثر هستند.Medicinal Plants for the Treatment of Mental Diseases in Pregnancy: An In Vitro Safety Assessment – PMC
مهمترین نکته برای درمان افسردگی با طب سنتی این است که لازم است قبل از استفاده از هر کدام درمانها، حتما با پزشک مشورت کنید تا از عوارض جانبی احتمالی جلوگیری گردد. فراموش نکنید که این درمانها، باید به صورت مکمل و در کنار درمانهای اصلی مانند داروهای ضد افسردگی و روان درمانی استفاده شود؛ نه به عنوان جایگزینی برای آنها!
تفاوت افسردگی پریناتال با روانپریشی یا افسردگی بعد از زایمان و بیبی بلوز
روانپریشی بعد از زایمان PP یک اختلال خلقی شدید است که بعد از وضع حمل و زایمان برای مادران اتفاق میافتد؛ در این حالت با مشاهده نشانهها بهتر است به سرعت مادر را نزد روانشناس برده و از خدرمات درمانی استفاده کنید.Perinatal Depression – National Institute of Mental Health (NIMH)
- تجربه روانپریشی پس از زایمان
- تجربه روانپریشی بعد از زایمان نسبت به بحران افسردگی دوران بارداری شدیدتر است.
- مادران مبتلا به PP ممکن است دچار هذیان (افکار و باورهای غیرواقعی) شدید شوند.
- آنها دچار توهم (دیدن و بوییدن و شنیدن چیزهایی که وجود ندارند) میشوند.
- شیدایی (خلق و خوی بالا و شاد که اغلب غیر واقعی است).
- افسردگی یا خلق و خوی پایین شدید
- سردرگمی
- پارانویا
متاسفانه در مبتلایان به طیف شدید این اختلال ممکن است شاهد خطرات آسیب رساندن به خود یا فرزندان باشیم؛ بهبود این بحران تنها به کمک یک روانشناس متخصص امکانپذیر است.
بیبی بلوز یا افسردگی نوزادی
در میان احوالات بعد از زایمان مشکل خلقی دیگری وجود دارد که به آن بیبی بلوز یا افسردگی نوزاد میگویند؛ “افسردگی نوزاد” یک اصطلاح است که برای تغییرات ملایم خلق و خوی و احساسات نگرانی، ناراحتی و خستگی استفاده میشود، که بسیاری از زنان گاهی در دو هفته اول پس از زایمان تجربه میکنند! نوزادها نیاز به مراقبتهای شبانه و شب زنده داری دارند، بنابراین طبیعی است که مادران گاهی احساس خستگی یا غمگینی کنند.
اگر تغییرات خلق و خو و احساسات اضطراب یا ناراحتی شدید باشند، یا اگر بیش از دو هفته طول بکشند، احتمالاً مادر افسردگی پس از زایمان دارد؛ زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان عموماً تا زمانی که درمان دریافت نکنند، بهتر نمیشوند.
افسردگی بعد از زایمان یا PND
پستناتال به معنی بعد از زایش یا زایمان است؛ بنابراین افسردگی پستناتال به معنی اختلال افسردگی بعد از زایمان در مادران است؛ 80 درصد مادران در مدت زمان ۳ الی ۱۰ روز بعد از زایمان دچار بیبی بلوز میشوند. اما احساسات مربوط به بیبی بلوز معمولا بین یک تا هفت روز از بین میرود. اختلال افسردگی بعد از زایمان کاملا با بیبی بلوز متفاوت است و از هر ۱۰ مادر یک نفر با آن درگیر میشود.
این نوع افسردگی ممکن است بعد از بیبی بلوز و یا حتی ۱۲ ماه بعد از بچهدار شدن رخ دهد. همچنین ممکن است به آرامی یا باشدت و خفیف یا طولانی اتفاق بیافتد. برای اکثر مادران این بحران با حمایتهای کوچکی به سرعت از بین میرود اما برای برخی ماندگار و صدمهزننده خواهد شد.
خطرات افسردگی در بارداری
نوزادانی که از مادرانی با افسردگی درمان نشده متولد میشوند، در معرض خطرات بسیاری مانند خطر زایمان زودرس، وزن کم هنگام تولد و محدودیت رشد داخل رحمی قرار میگیرند. علاوه بر اینف افسردگی درمان نشده مادر، پس تولد هم بر کودک تاثیرات مخربی به جای میگذارد؛ تاثیراتی از جمله، افزایش تکانشگری، تعاملات اجتماعی نامناسب، و مشکلات شناختی، رفتاری و احساسی!
همچنین، افسردگی به خود مادر هم آسیب میزند. بروز افکار خودکشی یا حتی کودککشی، افزایش بستری شدن در بیمارستان و عوارض بارداری مانند پرهاکلامپسی با افسردگی درماننشده مرتبط است. علاوه بر این، افسردگی میتواند مادر را به سمت مصرف سیگار، مواد مخدرو الکل سوق دهد؛ که عوارض جبران ناپذیری را به مادر، فرزندان و خانواده تحمیل میکند.
تاثیر افسردگی بارداری روی جنین
پیامدهای مرتبط با افسردگی پیش از زایمان شامل رشد کند جنین، سقط جنین، وزن پایین هنگام تولد، زایمان زودرس، تولد پیش از موعد، کم خونی و دیابت مادر، اختلالات فشار خون (شامل پرهاکلامپسی) میشود. همچنین، احتمال ادامه دار شدن افسردگی، بعد از زایمان هم وجود دارد. نوزادانی که از مادر افسرده و درمان نشده، متولد میشوند؛ معمولاً تحریکپذیرتر، کمتحرکتر و بیشتر در معرض تأخیرهای رشدی هستند. در واقع، تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که سلامت و رشد نوزادانی که از مادر افسرده متولد شدهاند؛ آسیب میبیند.
به عنوان خانواده یا دوست چه کمکی میتوانیم بکنیم؟
درک این نکته که افسردگی یک وضعیت پزشکی است که فرد در آن قرار گرفته است؛ از هر چیز دیگری مهمتر است. افسردگی از مشکلاتی است که با درگیر شدن یک فرد در بحران سایر اعضای خانواده را نیز با خود درگیر میکند. در صورتی که در اطرافیان خود فردی را درگیر به این بحران دیدید بهتر است با احساسات او همدلی کنید و فوراً او را در شرایطی قرار دهید که بتواند از کمک یک روانشناس بهره ببرد.
نقش همسر در افسردگی بارداری
مطالعات بسیاری برای بررسی نقش همسران و میزان مشارکت آنان، در کاهش افسردگی پس از زایمان و افزایش صمیمت زوجین انجام شده است. طبق این مطالعات، حضور فعال همسران در جلسههای آموزشی مراقبتهای دوران بارداری، تاثیر بسیار مثبتی بر سلامت روانی زنان داشته است. به طوری که تنها 15.2 درصد از زنانی که همسرشان در مراقبتهای بارداری، حمایتشان میکرد به افسردگی پس از زایمان مبتلا شدند؛ و این درصد، در زنانی که حمایت عاطفی طی مراقبتها، از همسرانشان دریافت نکرده بودند، 72.2 درصد بود. این آمار، به خوبی تأثیر مثبت آموزش و مشارکت همسران بر روابط عاطفی زوجین را نشان میدهد.
خودیاری در افسردگی دوران بارداری
دوران بارداری و بعد از آن معمولاً برای مادران از سختترین تجربهها در تمام زندگیشان است؛ آنها در این بازههای زمانی با تغییرات بسیاری زیاد جسمی و روانی درگیر هستند. در تغییرات جسمی میتوان به سادگی با مادران همراه شد و آنها را مشاهده کرد و به طبع به آنها کمک کرد؛ اما در تغییرات روانی که به سادگی قابل مشاهده نیستند، معمولاً همدلی کمتری اتفاق میافتد، چرا که برای دیگران قابل درک نیست.
بنابراین این را بدانید که قرار گرفتن در این بحران کاملا طبیعی است و شما میتوانید آن را پشت سر بگذارید. برای این کار لازم است اقدامات زیر را انجام دهید. در صورتی که تصمیم به بارداری دارید و یا در حال حاضر باردار هستید؛ لازم است مانند سایر زمینهها در دوران بارداری اطلاعات خود را درباره تغییرات روانی تکمیل کنید. در صورتی که به وجود افسردگی در دوران بارداری شک کردید، بهترین کار این است که پیش از هر کاری به روانشناس مراجعه کنید تا در سازگاری با تغییرات مهمی در زندگیتان به شما کمک کند.
اگر به هر دلیلی نتوانستید این اقدام را انجام بدهید، دست کم با پزشک مامای خود و یا عزیزانتان صحبت کنید و احساسات خود را با آنها در میان بگذارید؛ زمانی که احساس خستگی میکنید، تمرینات تنفسی و آرامبخش را انجام دهید! اگر قادر به فعالیت هستید، آن را از خود دریغ نکنید. سطح فعالیت بدنی خود را افزایش دهید تا خلق و خو و عادات خوابی بهبود یابد. حتما خود را در معرض ارتباط با جامعهای قرار دهید که احساس همدلی بیشتری با آنها دارید. برای مثال در کلاسهای بارداری شرکت کنید و با سایر مادران باردار ملاقات کنید.
چگونه از افسردگی بارداری جلوگیری کنیم؟
متخصصان برای پیشگیری از افسردگی دوران بارداری، استفاده از روان درمانی را برای شناسایی ریشه مشکلات روابط زوجین پیشنهاد میکنند. با این حال، همه عوامل ایجاد کننده افسردگی بعد از زایمان، مانند برخی فشارهای زندگی، بیماریها و تغییرات هورمونی، تحت کنترل شما نیستند. بنابراین، پیشگیری از تمام افسردگیهای بارداری، امکان پذیر نیست. افسردگی بارداری، طیفی از خفیف تا شدید دارد. ممکن است تصور کنید اجتناب از درمان، آسان است. در صورتی که، بسیاری از افرادی که این اختلال را نادیده گرفتند، سلامت خود و نوزادشان را به خطر انداختند. سعی کنید، سریعا با یک پزشک یا روانشناس صحبت کنید و درمان خود را آغاز نمایید.
در پایان، افسردگی بارداری یک وضعیت جدی است که میتواند تأثیرات منفی زیادی بر سلامت مادر و جنین داشته باشد. با آگاهی و پیشگیری مناسب، از جمله مراقبتهای پزشکی به موقع و استفاده از روشهای درمانی متناسب، میتوان از بروز این اختلال جلوگیری کرده یا آن را مدیریت کرد. مهم است که زنان باردار در صورت تجربه علائم افسردگی، به کمک متخصصین مراجعه کنند تا کیفیت زندگی خود را حفظ کرده و سلامت خود و فرزندشان را تضمین کنند.