نحوه خواندن نقشه مغزی، نیاز مبرمی به دانش تخصصی درباره امواج مغزی مانند امواج آلفا، بتا، دلتا، تتا و گاما و همچنین نوع و میزان فعالیت هر موج در هر بخش مغز دارد. از آنجایی که هر نوع موج، نشانگر وضعیتهای مختلفی از شرایط ذهنی و عصبی بیمار است؛ داشتن شناخت صحیح از امواج و توانایی تطبیق موثر آنها با حالت استاندارد نقشه مغزی، کمک شایانی به تشخیص مشکلاتی نظیر انواع اختلالات اضطرابی، افسردگی، مشکلات شناختی، ADHD، اسکیزوفرنی، وسواس و اختلالات خواب میکند.
مراحل خواندن نقشه مغزی
همانطور که گفته شد، امواج مغزی از مناطق مختلف مغز اندازهگیری میشوند؛ و برای هر منطقه، نتایج اندازهگیریها با نتایج سایر افراد در همان بازه سنی و جنسیتی مقایسه میشود. ازمراحل تجزیه و تحلیل qEEG، میتوان سه مرحله اصلی را درنظر گرفت که در ادامه به طور خلاصه توضیح داده میشوند.
مرحله اول: ثبت EEG
در این مرحله، به مغز وظایفی داده میشود یا شرایطی فراهم میگردد که با پایگاه داده هنجاری سازگار باشد؛ و سپس فعالیت الکتریکی مغز در این حالات ثبت میشود. اما لازم به ذکر است، حداقل 60 ثانیه از EEG، در حالت بدون اعمال فعالیت به مغز و در حال آرامش ثبت میگردد. برای جمعآوری و تحلیل بهتر سیگنالهای مغز، از تعداد زیادی سنسور پخش شده در سراسر پوست سر استفاده شود تا تخمین دقیقتری بدست آید.
مرحله دوم: حذف آرتیفکتها (سیگنال مصنوعی)
در مرحله دوم، به حذف آرتیفکتها پرداخته میشود. آرتیفکتها، شامل سیگنالهای غیرمغزی هستند که در کنار EEG ثبت میشوند؛ اما منشأ عصبی ندارند و با وظیفهای که در حال انجام است مرتبط نیستند. این آرتیفکتها، میتوانند ناشی از عوامل فیزیولوژیکی مانند فعالیت قلبی، پلک زدن چشم، فعالیت عضلانی و… باشند؛ یا حتی عوامل غیر فیزیولوژیکی مانند تداخل الکتریکی یا تماس الکترود شل با پوست، در ایجاد آنها نقش داشته باشند. از بین بردن این آرتیفکتها قبل از تحلیل نقشه مغزی بسیار مهم است.
مرحله سوم: آزمایش و تفسیر EEG
در این مرحله، دادههای EEG پردازش شده و پس از حذف آرتیفکتها، با پایگاه داده هنجاری مقایسه میشوند. سپس نتایج بدست آمده توسط پزشک تفسیر میشوند؛ و هرگونه انحراف از هنجار و اهمیت بالینی تغییرات آنها ارزیابی میگردد.
در تفسیر نقشه مغزی، تحلیل درست دادههای بدست آمده از فعالیتهای مغزی، نقش کلیدی در شناسایی اختلال دارد. با این حال، اهمیت شناخت عوارض نقشه مغزی ضروری به نظر میرسد. زیرا این عوارض میتوانند به طور قابل توجهی بر نتایج تفسیر تأثیر بگذارند. شناخت دقیق این عوارض و عوامل مؤثر بر آنها، میتواند به تشخیص صحیح و مداخلات مناسب کمک کند. برای مطالعه بیشتر درباره عوارض نقشه مغزی و تأثیرات آن بر تفسیر نقشه مغزی، به مقاله عوارض نقشه مغزی مراجعه کنید.
نحوه تفسیر نقشه مغزی
برای تفسیر qEEG، در پایگاههای داده هنجاری، معمولا از نمودار توزیع زنگولهای استفاده میشود. برای سنجش انحراف فرد از جمعیت نرمال یا همان دادههای هنجاری، نمرهای برای تغییرات امواج آنها در نظر گرفته میشود که به آن، نمره z گفته میشود. سپس محاسبه میکنند که نمره z آنها، چقدر از میانگین جمعیت که قلهی نمودار زنگولهای میشود، فاصله دارد.
نمرات z که بیش از مقدار 2 یا کمتر از -2باشند، معمولا غیرعادی در نظر گرفته میشوند؛ زیرا 95٪ از مقادیر نرمال بین [-2, 2] قرار دارند. نمره z مثبت نشاندهنده فعالیت زیاد آن ناحیه از مغز و نمره z منفی نشاندهنده کمبود فعالیت مغز است. هر مقایسهای که انجام میشود، یک رنگ معیار تولید میکند که نشانهای از انحراف نتیجه اندازه گیری و میزان فاصله از دادههای هنجار است. بهعنوان مثال، رنگ قرمز نشاندهنده فعالیت بالاتر از حد نرمال، رنگ سبز نشاندهنده وضعیت نرمال و رنگ آبی نشاندهنده پایینتر از حد نرمال است.
نکته مهمی که باید توجه داشته باشید، این است که رنگهای مختلف، لزوماً به معنی نتایج خوب یا نتایج بد نیستند. رنگهای مختلف آبی، سبز، قرمز، در نقشه مغزی تحت تاثیر عوامل بسیاری تفسیر میشوند؛ و بستگی به نوع امواج مغز و ناحیهای که در حال تحلیل آن هستید دارند. در نتیجه، بهترین کار، مشورت با یک پزشک متخصص و با دانش کافی در این حوزه است تا نتایج به صورت دقیقتر تفسیر شده و درک درستی از معنای رنگها و دامنه امواج مختلف بدست آید.
تفسیر نقشه مغزی چه چیزی در مورد سلامت مغز شما می تواند بگوید؟
همانطور که در قسمت قبلی بیان شد، یکی از کاربردهای کلیدی که qEEG ارائه میدهد، شناسایی مناطقی از مغز است که فعالیت موج مغزی غیرعادی را نسبت به دادههای هنجار، یعنی مغز سایرافراد با سن و جنس مطابق، نشان میدهند. علاوه بر این، مناطقی که بیش از حد فعال یا کمتر از حد فعال باشند، مشخص میشود. حالا شاید بپرسید دانستن مناطقی با فعالیت زیاد یا کمتر از حد معمول چه کمکی به تشخیص بیماری میکند؟ به عنوان مثال، میتوان گفت، اگر برخی مناطق مغز شما بیش از حد فعال باشند، بنابر دانش و تجربه پزشک متخصص این زمینه، ممکن است شما درگیر مشکلاتی مانند اضطراب، بیقراری یا اختلالی در تمرکز باشید.
از سوی دیگر، مناطق کمفعال ممکن است منجر به مشکلاتی در حافظه، توجه یا تنظیم خلق و خوی شما شوند. پزشکان، با شناسایی این سیگنالهای منحرف شده از میانگین، به تشخیص رسیده و برنامه درمانی منحصر به فردی جهت متعادل کردن فعالیت مغز در نظر میگیرند.
برای تفسیر نقشه مغزی به کجا برویم؟
برخی از مکانهای رایجی که میتوانید جهت تهیه نقشه مغزی مراجعه نمایید، میتوان به کلینیکهای نورولوژی، برخی بیمارستانها، کلینیکهای خصوصی EEG، کلینیکهای نوروفیدبک و… اشاره کرد. با این حال، یکی از جنبههای مهم در این فرآیند، هزینه نقشه مغزی است که باید در نظر گرفته شود. هزینهها، میتوانند بسته به مکان مراجعه، نوع خدمات و تجهیزات مصرفی، متفاوت باشند. بنابراین در انتخاب بهترین گزینه برای تهیه و تفسیر نقشه مغزی، لازم است که این عامل را مورد توجه قرار دهید.
در نهایت، تفسیر نقشه مغزی به روش اصولی و صحیح، یکی از مراحل حیاتی در فهم فعالیتهای مغزی و شناسایی مشکلات مختلف در ارتباط با ساختار و عملکرد مغز است. پزشکان، با تکیه بر تفسیر qEEG و تحلیل دقیق الگوهای فعالیت مغزی، میتوانند به درک بهتری از وضعیت روانی و عصبی افراد دست یابند. این فرآیند به متخصصان کمک میکند تا درمانها و مداخلات مؤثرتر و منحصر به فردی را برای بهبود کیفیت زندگی بیماران طراحی کنند. بنابراین، اهمیت تفسیر نقشه مغز در حوزه سلامت روان غیر قابل انکار است.
منابع: